عمران
تثبیت کنترل و تقویت خاک با ژئوسل
ژئوسلها جهت رفع مشکلات نگهداری خاک، پایداری خاک، کنترل فرسایش، حفاظت کانال، حفاظت شیب و ایجاد پوشش گیاهی بر روی سطوح سنگی و شیب های تند می باشند. در شیبهای خاکریزی تند، استفاده از شیروانی آزاد خاکریز در امتدادی طولانی برای ایجاد فضای سبز، همواره با خطر آبشستگی، لغزش و گسستهای سطحی و عمیق بویژه در فصل بارندگی مواجه است که در چنین شرایطی استفاده از پوششهای حفاظتی ژئوسل برای کنترل فرسایش شیب و اطمینان از پایداری درازمدت آن یک گزینه کارآمد و اقتصادی است. مکانیزم عمل ژئوسل از طریق محدود کردن حرکت جانبی در لایه ای ازخاک، شن و بتن اتفاق می افتد و در پایان علاوه برجلوگیری از فرسایش به سطحی سبز و زیبا دست پیدا خواهیم کرد..
لزوم استفاده از سيستمهاي آببند در فضاهاي زيرزميني شهري
بطور کلي بخش زيرزميني ساختمانها به دو منظور آببندي ميشوند :
1 – جلوگيري از رسيدن آب به بتن
سازهاي )ديوار حايل در زيرزمينها و يا لاينينگ بتني کف و نيز لاينينگ تونل( و در نتيجه تخريب بتن؛ و
2-جلوگيري از ورود آب به درون سازه.
انواع سازههاي زيرزميني که ميتوانند مشمول اين دستورالعمل باشند عبارتند از:
- ساختمانهاي با زيرزمين عميق
- پارکينگهاي زيرزميني
- تاسيسات تفريحي زيرزميني
- تاسيسات ذخيره زيرزميني
- ايستگاههاي پمپاژ
- پناهگاهها
- زيرگذرها و تونلهاي پيادهرو
- تونلها و رمپهاي ماشيني و ريلي
- راهآهن زيرزميني و ايستگاههاي مترو
در تمامي کاربردهاي بالا، به دليل واقعشدن سازه در سطحي پايينتر از زمين، سازه به دو صورت ميتواند در معرض نفوذ آب باشد:
- حالت اول در صورتي است که عمق گودبرداري مساوي يا بيشتر از سطح آب زيرزميني باشد. در نتيجه کف و احتمالاً ديوارههاي سازه در تماس مستقيم و دايمي با جريان آب قرار خواهد داشت.
- حالت دوم نيز که هميشه محتمل است، نفوذ آبهاي سطحي به زيرسطح و در نتيجه نفوذ به سازه زيرزميني ميباشد. در نتيجه، تقريباً همواره سيستم آببند در سازههاي زيرزميني مورد نياز خواهد بود مگر در مناطق خيلي خشک که علاوه بر پايينبودن سطح آب زيرزميني، آبهاي سطحي قابل ملاحظهاي نيز وجود ندارد.
نکته ديگر در اين زمينه متغيربودن آبهاي زيرزميني است. در محيطهاي شهري بنا به دلايل متفاوت سطح آب زيرزميني و مقدار بالقوه نشت آن به بخش زيرزميني ساختمانها متفاوت است.
- به علت تفاوت برداشت از چاههاي زيرزميني در زمانهاي مختلف
- دفع دائم فاضلاب در چاههاي جذبي
- شبکه فرسوده زهکشي آبهاي سطحي که در برخي موارد بخش بزرگي از آبهاي سطحي را وارد لايههاي زيرزميني مينمايد.
- شبکه فرسوده انتقال آب مصرفي در شهر به علت عمر طولاني و گاهي به علت عمليات عمراني داراي شکستگي شده و حجم قابلتوجهي از آب را وارد لايه هاي خاک مينمايد
- وجود شبکه گسترده اي از قناتهاي فعال و غير فعال در سطح برخي شهرهاي کشور که آب جاري به صورت دائم يا موردي در اين قناتها به داخل بخش زيرزميني سازهها نشت نموده
با توجه به دلايل فوق ميتوان بيان نمود که در بسياري موارد سيستمهاي آببند نه تنها تمهيداتي براي زمان حال بلکه روشهايي براي ايمنسازي سازه در درازمدت هستند. بخشهاي زيرزميني ساختمانها معمولاً براي تامين فضاهاي تفريحي، پارکينگها و انباريها مورد استفاده قرار ميگيرند. روشن است که اغلب کاربريهاي فوق در صورت نفوذ مقادير قابلتوجه آب به اين بخش دچار مشکل ميگردند. در ادامه به خلاصهاي مشکلات فوق اشاره مينماييم از جمله: پايايي سازهاي، آسيب به نازککاري و اجزاي داخلي سازه، اختلال در روند بهرهبرداري، ايجاد خطر با کاهش ايمني، آسيب به تاسيسات موجود و …
زهکش کف گود:
با توجه به طول زیاد زمین و وجود آب در تراز بالاتر از کف گود، تراوش آب از کف گود دور از انتظار نمیباشد.
تونلها نقش مهمی را در زندگی شهری بازی میکنند؛ چرا که بخش اعظمی از حمل و نقل داخل شهری توسط خطوط راهآهن زیرزمینی و متروها انجام میگیرد. به دلیل جایگاه پر اهمیت آن، آب بندی و زهکشی تونل اهمیت زیادی پیدا میکند به طوری که انواع روش آب بندی وجود دارد که ورقهای ژئوممبران یکی از پرکاربردترین تجهیزات آب بندی سازه ای محسوب میشود. اکثر تونلها سازههای بتنی هستند و عمدتا در معرض آبهای جاری و آبهای زیرزمینی قرار دارند و در صورت عدم عایق بندی دقیق آنها، مشکلات بسیار جدی را به بار میآورند. به همین دلیل آب بندی تونلها از دو وجه خارجی و داخلی انجام میگیرد
تثبیت کنترل و تقویت خاک با ژئوسل
متاسفانه در زندگی ماشینی و پر مشغله امروزی اوقات فراغت کافی برای رفتن به طبیعت و پارک-ها وجود ندارد. از طرف دیگر به دلیل صنعتی شدن شهر¬ها فضای سبز کافی برای تامین هوای پاک و سالم وجود ندارد. اما راهکار حل این مشکلات چیست ؟ یکی از راه حل¬هایی که در سال¬¬های اخیر مورد توجه قرار گرفته است ایجاد فضای سبز در پشت بام ساختمان¬ها می¬باشد که سیستم بام سبز معروف شده است. بام سبز بامی است که تمام و یا قسمتی از آن توسط گیاهان پوشانده میشود. بام¬های سبز مدرن که از سیستم لایه¬های پیش ساخته تشکیل می¬شوند، پدیده ای نو می¬باشند. این نوع بام¬ها در دهه 1960 در آلمان توسعه و به بسیاری از کشورهای اروپا گسترش یافتند. بر اساس برآوردهای موجود، امروزه حدود 10 درصد از کل بام¬های آلمان، بام سبز می¬باشند. ایالات متحده نیز بام¬های سبز قابل توجهی دارد، اما تعداد آنها به اندازه اروپا نیست. مهمترین مسیله فضای سبز در پشت بام این است که در عین حال که رطوبت کافی برای رشد گیاهان تامین شود از نشت آب به سازه جلوگیری شود. امروزه با توسعه محصولات ژئوسینتتیک، محصولات متناسب با این هدف نیز تهیه و تولید شده¬اند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. اکثر تونلها سازههای بتنی هستند و عمدتا در معرض آبهای جاری و آبهای زیرزمینی قرار دارند و در صورت عدم عایق بندی دقیق آنها، مشکلات بسیار جدی را به بار میآورند. به همین دلیل آب بندی تونلها از دو وجه خارجی و داخلی انجام میگیرد
انواع بام سبز
بام سبز بامی است که تمام و یا قسمتی از آن توسط گیاهان پوشانده شده باشد. انواع بام سبز عبارتند از:
باغ بام : عبارت است از کاشت درخچههای کوچک و گیاهان خوشه ای کوچک در حاشیههای بام در گلدانهای آجری، چوبی، آهنی و … .
- بام سبز: عبارت است از کاشت انواع درختان، درخچهها، گیاهان خوشه ای و علفی، گیاهان پوششی و گلدار در کلیه قسمتهای بام. بام سبز در سه حالت وجود دارد:
بام سبز گسترده: کاشت گونههای پوششی، گلدار و صیفی جات کوچک در کلیه سطح بام در خاکـی به عمق 8-15 سانتیمتر.
بام سبز نیمه متراکم: کاشت درخچهها، گونههای پوششی، گلدار و صیفی جات کوچک در کلیه سطح بام سبز در خاکی به عمق 25-30 سانتیمتر.
بام سبز متراکم: کاشت درختان، درخچهها، گونههای پوششی، گلدار و صیفی جات کوچک در کلیه سطح بام سبز در خاکی به عمق 35-70 سانتیمتر.
امکان اضافه کردن سیستم آبیاری اتوماتیک، سیستم آبیاری، آلاچیق، نیمکت، آبنما، باربیکیو به هر دو نوع پشتبام سبز میباشد.
مزاياي پشتبام سبز:
- افزايش ارزش ملک: پشتبامهاي سبز ميتوانند باعث تغيير ساختار از طريق ” تبديل يک سقف خشک و زشت به يک دارايي مناسب ” شوند.
- كاهش مصرف انرژي: خاک و گیاهان بام سبز باعث ایجاد عایق حرارتی در بام میشوند بنابراین هزینه لازم برای سرمایش و گرمایش ساختمان به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. در ساختمانهاي چند طبقه ده درصد و در ساختمانهاي يک طبقه 20 تا 30 درصد باعث کاهش مصرف برق ميباشد.
- افزايش عمر سقف: بام سبز باعث کاهش تابش تشعشعات ماورای بنفش به بام شده و بام را در برابر دماهای بالا حفظ میکند. که در نتیجه پیش بینی میشود عمر بام به 20 سال افزایش یابد.
افزایش عمر بام سبز
- ايجاد محيط مناسب تفريحي: پشتبامهاي سبز يک محيط مناسب تفريحي براي مراجعهکنندگان و در ساختمانهاي مسکوني براي ساکنان است.
- کاهش روان آب سالانه: جذب آب باران توسط گیاهان و خاک بام سبز از میزان رواناب سالانه میکاهد.
- عایق صوتی: بام سبز در برابر صدا نیز به عنوان عایق صوتی عمل میکند
- عایق در برابر آتش سوزی: بام سبز کاملا اشباع ضد حریق بوده و در صورت آتش سوزی در ساختمانهای مجاور از گسترش آن جلوگیری میکند.
- افزایش رطوبت فضای شهری: بام سبز با خنک کردن و مرطوب کردن هوا از میزان گرمای محیط شهری میکاهد.
- کاهش گرد و غبار : بام سبز از میزان گرد و غبار محیط کاسته و کیفیت هوای شهر را بهبود میبخشد.
- محیط زیست جانوران شهری: بام سبز باعث ایجاد محیط زیست برای پرندگان و حشرات محیط شهری میشود.
- نکاتی که قبل از طراحی بام سبز باید مد نظر قرار گیرد:
- بام سبز باعث افزایش هزینه اولیه پروژه میگردد و علاوه براین باید طرح مناسب برای آن تهیه شود. در درجه اول سازه بام باید قادر به تحمل بار خاک ، گیاهان ، تجهیزات مورد نیاز و احتمالا عابر پیاده باشد.
- قبل از هر کاری مهندس سازه باید سازه سقف را بررسی کرده و در مورد جزییات بام سبز و تقویتهای احتمالی تصمیم گیری کند.
- سایر محدودیتها عبارتند از:
- آسیبهای احتمالی به سیستم آب بند میتوان به سازه آسیب برساند.
- شرایط آب و هوایی نامساعد میتواند به رشد و بقای گیاهان آسیب برساند.
- شرایط نگهداری بام سبز نسبت به بامهای سنتی دشوار تر است.
- برای ساخت و نگداری بام سبز، باید دسترسی به بام آسان باشد.
- در مناطق سردسیر باید بار برف روی بام نیز در ملاحظات طراحی دیده شود.
- نکاتی که قبل از طراحی بام سبز باید مد نظر قرار گیرد:
مخازن پساب های صنعتی با استفاده از محصولات ژئوسینتتک
صنایع فولاد از جمله صنایع مهم و کلیدی در کشور محسوب می شو و عملیات استخراج و تبدیل سنگ معدن فلزات و همچنین تولید محصولات نهایی سبب پدید آمدن مواد آلاینده خواهد شد. به منظور صرفه جوئي در مصرف منابع آب و جلوگيري از آلودگي محيط زيست،مجتمع های عظيم صنعتي تمامي پسابهاي توليدي خود را در مخازن ذخیره پساب های جمع آوری و پس از انجام فرایند تصفيه و مورد استفاده مجدد قرار ميدهد. پساب های مجتمع های تولیدی صنایع فولاد شامل پساب خطوط نورد سرد ،پساب صنعتي ، پساب بهداشتي ، پپساب شيميائي می باشد. استفاده از این مخازن و تصفیه پساب ها امکان برگشت دادن پساب تصفيه شده به خطوط فرايندي فراهم و درصد برداشت آب خام از منابع طبیعی، اعم از آب خام رودخانه ها کاهش میدهد. پساب خطوط نورد و تولید فولاد به صورت لجن های اکسیدی، نرمه گندله حاصل از لاروبی کلاریفایرها، کلاستر آهن اسفنجی و کاتالیست های حاوی نیکل و منیزیوم می گردد که حاوی فلزات سنگین و اسیدیته و جزء ضایعات خطرناک می باشند. آببندی مخازن پساب های صنعتی با استفاده از پوشش های ژئوسنتتیک و ژئوممبران بمنظور تصفیه و استحصال پساب های تولیدی کارخانجات فولاد، جلوگیری از خوردگی سطوح بتنی و فلزی، جهت افزایش طول عمر سازه و جلوگیری از نفوذ سیالات به بستر مخازن و یا واکنش سیالات با سطوح بتنی و جلوگیری از آلودگی های زیست محیطی، جلوگیری از نفوذ پساب هاب آلوده به مواد شیمیایی و اسیدی به زمین و آبهای زیرزمینی و فراروری فلزات ارزشمند موجود در پساب های صنعتی ، جمع آوری و نگهداری ایمن این گونه پساب های خطرناک می باشد. دستیابی به یک پوشش و یا لاینینگ با عملکرد بالا به عوامل متعددی بستگی دارد. تأمین و انتخاب مواد باید با توجه به نوع خوردگی، نوع سیال، جنس بستر و شرایط جوی محیط صورت گیرد. علاوه بر این، روش اجرا، به کارگیری نیروی متخصص و با تجربه و در نهایت ناظر و بازرس آشنا به عملیات اجرایی از ملزومات اجرای یک لاینینگ موفق است. رعایت مشخصات فنی و اصول ارائه شده توسط کارشناسان، به حصول پوشش محافظتی با کیفیت منتهی می شود.
پوشش های پلیمری ژئوسنتتیک بدلیل دارا بودن پارامترهای مقاومت فیزیکی ، شیمیایی و مکانیکی در برابر انواع سیالات گزینه بسیار مناسبی برای آببندی صد درصدی این گونه مخازن می باشند . امروزه استفاده از محصولات ژئوسینتتیک جایگزین لاینرهای قبلی گردیده است. محصولات ژئوسینتتیک بسیار متنوع بوده و در شاخه های مختلف مهندسی استفاده میشوند ، یکی از مهم ترین کاربردهای این محصولات آب بندی سطوح و کف و دیواره ها میباشد. ژئوممبرینها و لاینرهای رسی دو زیر گروه این محصولات بوده که در زمینه آب بندی به کار میروند.
دفن پسماند غالبا در سلسله مراتب سیستم مدیریت پسماند به عنوان آخرین گزینه مطرح میباشد. با این وجود، به دلایل متعدد، استفاده از این گزینه به خصوص در کشورهای در حال توسعه اجتناب ناپذیر میباشد. در گذشته، دفن پسماند به صورت تلنبار زباله صورت میگرفته است. با گذشت زمان و افزایش توجه به بحث حفاظت از محیط زیست، قوانین دفن پسماند بسیار سختگیرانهتر شده بطوری که امروزه یک محل دفن پسماند (لندفیل) عبارت است از یک سیستم کاملا مهندسی شده که جهت محصورسازی پسماندها و جلوگیری از نفوذ آلایندهها به درون محیط خارج اعم از خاک، آب و هوا مورد استفاده قرار میگیرد.
2- اجزای اصلی محل دفن (لندفیل)
یک لندفیل اساسا متشکل است از 1) پوشش کف (لاینر)؛ 2) سیستم جمعآوری شیرابه؛ 3) سیستم استخراج گاز؛ و 4) پوشش نهایی (کاور).
2-1- لاینر
یکی از مهمترین اجزای یک لندفیل مهندسی لاینر میباشد. این لایه نقش اصلی را در جلوگیری از نفوذ آلایندهها به درون خاک زیرین لندفیل و نیز آب زیرزمینی دارد. کشورهای مختلف، استانداردهای متفاوتی برای لاینر ارائه میدهند؛ منتها در اغلب موارد، لاینر متشکل از یک یا ترکیبی از مصالح زیر است:
2-1-1- خاک رسی کوبیده شده
لاینرهای رسی اغلب در لایههایی به ضخامت 20-15 سانتی متر و ضخامت کلی حدود 5/0 تا 5/1 متر کوبیده میشوند. نفوذپذیری لاینر رسی بر اساس استاندارد بسیاری از کشورها از جمله ایالات متحده نبایستی بیش از 7-10×1 سانتیمتر بر ثانیه باشد.
مهمترین عواملی که بر عملکرد یک لاینر رسی تاثیرگذارند عبارتند از مواد تشکیل دهندهی لاینر (مینرالوژی و ترکیبات رس)؛ ویژگیهای خاک مانند توزیع اندازه ذرات، پلاستیسیته، تراکم و میزان رطوبت؛ و شرایط اجرای لاینر در محل. از آنجا که تامین مطلوب تمامی شرایط فوق اغلب دشوار بوده و نیازمند کنترل کیفی وسیع میباشد، لذا در سالهای اخیر استفاده از لاینرهای رسی ژئوسینتتیکی به عنوان جایگزین لاینر رسی متراکم شده بسیار متداول گشته است.
2-1-2- لاینرهای رسی ژئوسینتتیکی (GCL)
GCLها متشکلاند از یک لایه نازک بنتونیت سدیم که بین دولایه ژئوتکستایل محصور شده است. این لاینرها به دلیل مزایای زیادی که نسبت به لاینرهای رسی کوبیده شده دارند، دارای استفادهی روزافزون در محل دفن هستند. ضخامت کمتر، اجرای بسیار ساده و سریع، نفوذپذیری بسیار پایین در حدود 9-10×1سانتیمتر بر ثانیه، عدم نیاز به عملیات کنترل کیفی، قابلیت تحمل نشستهای غیر همسان، آسیبپذیری کم در برابر خشک شدگی از جمله مزایای لاینرهای رسی ژئوسینتتیکی در برابر لاینرهای رسی کوبیده میباشد.
GCL را میتوان به تنهایی به عنوان یک لاینر تک یا در ترکیب با ژئوممبرین در یک لاینر مرکب بکار برد.اگرچه در بسیاری از کشورها استفاده از لاینر تک مجاز نمیباشد، منتها در موارد خاص مانند دفن پسماندهای خنثی، وجود لایهی بستر مناسب و پایین بودن آب زیرزمینی میتوان از لاینر تک استفاده نمود.
به طور معمول، GCL بر روی لایهی بستر قرار گرفته و به مرور زمان توسط رطوبت لایهی بستر هیدراته میشود. پس از هیدراته شدن، GCL در مقابل انواع مایعات اعم از آب و شیرابه و حتی گازها نفوذناپذیر میگردد.
2-1-3- ژئوممبرین (GM)
ژئوممبرینها که بعضا لاینرهای غشایی منعطف هم خوانده میشوند، از طیف وسیعی از پلیمرها ساخته میشوند که پرکاربردترین آنها پلی وینیل کلراید (PVC)، پلی پروپیلن (PP)، پلی اتیلن با دانسیته بالا (HDPE) و پلی اتیلن با دانسیته پایین (LDPE) میباشند. از این میان، HDPE به دلیل خواص ویژهای از جمله نفوذپذیری بسیار پایین در حد 12-10×1 سانتیمتر بر ثانیه، مقاومت شیمیایی و بیولوژیکی بالا، و هزینهی کمتر، انتخاب نهایی جهت استفاده در لاینر میباشد.
امروزه بسیاری از آییننامههای طراحی، استفاده از ژئوممبرین را در ترکیب با لاینر رسی متراکم یا GCL اجباری میدانند. بر همین اساس، ضخامت GM مورد استفاده بین 5/2-1 میلیمتر متغیر است. ژئوممبرینی جهت لندفیل باید استفاده شود که ویژگیهای اساسی آن از قبیل چگالی، مقاومت کششی، مقاومت در مقابل پارگی، مقاومت در مقابل سوراخ شدگی، مقاومت در برابر اشعه ماورابنفش و مقاومت شیمیایی آن در برابر ترکیبات شیرابه قابل قبول باشد. مقادیر حداقلی این مقادیر در استاندارد GRI-GM13 ارائه شده است.
بر اساس شواهد موجود و تجربهی سه دهه استفاده از ژئوممبرین در مکانهای دفن پسماند، استفاده ازGM بر روی لاینر رسی متراکم شده یا GCL میزان نرخ نشت را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. شایان ذکر است که به دلیل ایجاد پارگیهای احتمالی در ژئوممبرین (معمولا 10-5 سوراخ در هکتار)، استفاده از آن به عنوان لاینر تک توصیه نمیشود.
به طور معمول، GCL بر روی لایهی بستر قرار گرفته و به مرور زمان توسط رطوبت لایهی بستر هیدراته میشود. پس از هیدراته شدن، GCL در مقابل انواع مایعات اعم از آب و شیرابه و حتی گازها نفوذناپذیر میگردد.
2-1-3- ژئوممبرین (GM)
ژئوممبرینها که بعضا لاینرهای غشایی منعطف هم خوانده میشوند، از طیف وسیعی از پلیمرها ساخته میشوند که پرکاربردترین آنها پلی وینیل کلراید (PVC)، پلی پروپیلن (PP)، پلی اتیلن با دانسیته بالا (HDPE) و پلی اتیلن با دانسیته پایین (LDPE) میباشند. از این میان، HDPE به دلیل خواص ویژهای از جمله نفوذپذیری بسیار پایین در حد 12-10×1 سانتیمتر بر ثانیه، مقاومت شیمیایی و بیولوژیکی بالا، و هزینهی کمتر، انتخاب نهایی جهت استفاده در لاینر میباشد.
2-2- لایهی زهکش
لایهی زهکش یا لایهی جمعآوری شیرابه به منظور جلوگیری از تجمع شیرابه بر روی کف لاینر طراحی و ساخته میشود؛ چرا که تجمع شیرابه میتواند باعث به تاخیر افتادن فرایند تجزیهی پسماند و نیز منجر به ناپایداری توده پسماند شود. بر اساس آییننامههای طراحی، حداکثر هد شیرابه بر روی لاینر نباید از 30 سانتیمتر تجاوز نماید. این امر از طریق زهکشی شیرابه مقدور میباشد. اجزای اصلی لایهی زهکش عبارتند از مصالح درشت دانه طبیعی، زهکشهای ژئوکمپوزیت و لولهی جمعآوری شیرابه.
2-2-1- مصالح درشت دانه به عنوان زهکش
غالبا از 30 سانتیمتر شن درشت دانه به عنوان لایه زهکش استفاده میشود. قطر شن بر اساس نوع طراحی از 1 سانتیمتر تا 5 سانتیمتر متغیر است. هدایت هیدرولیکی لایهی زهکش بایستی حداقل برابر 2-10×1 سانتیمتر بر ثانیه باشد تا جریان شیرابه بهراحتی برقرار شود. بر روی لایهی زهکش، یک لایهی فیلتر دانهبندی شده جهت جلوگیری از مهاجرت ذرات ریز به درون لایهی زهکش میبایستی اجرا شود. مشکلاتی در رابطه با نگه داشتن لایهی شنی و ماسهای در شیبهای کناری لندفیل وجود دارد، بهخصوص هنگامی که از ژئوممبرینهای با اصطکاک کم بهعنوان لاینر اولیه استفاده میشود.
بر اساس شواهد موجود و تجربهی سه دهه استفاده از ژئوممبرین در مکانهای دفن پسماند، استفاده ازGM بر روی لاینر رسی متراکم شده یا GCL میزان نرخ نشت را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. شایان ذکر است که به دلیل ایجاد پارگیهای احتمالی در ژئوممبرین (معمولا 10-5 سوراخ در هکتار)، استفاده از آن به عنوان لاینر تک توصیه نمیشود.
به طور معمول، GCL بر روی لایهی بستر قرار گرفته و به مرور زمان توسط رطوبت لایهی بستر هیدراته میشود. پس از هیدراته شدن، GCL در مقابل انواع مایعات اعم از آب و شیرابه و حتی گازها نفوذناپذیر میگردد.
2-1-3- ژئوممبرین (GM)
ژئوممبرینها که بعضا لاینرهای غشایی منعطف هم خوانده میشوند، از طیف وسیعی از پلیمرها ساخته میشوند که پرکاربردترین آنها پلی وینیل کلراید (PVC)، پلی پروپیلن (PP)، پلی اتیلن با دانسیته بالا (HDPE) و پلی اتیلن با دانسیته پایین (LDPE) میباشند. از این میان، HDPE به دلیل خواص ویژهای از جمله نفوذپذیری بسیار پایین در حد 12-10×1 سانتیمتر بر ثانیه، مقاومت شیمیایی و بیولوژیکی بالا، و هزینهی کمتر، انتخاب نهایی جهت استفاده در لاینر میباشد.
2-2-2 زهکشهای ژئوکمپوزیت
ژئوکمپوزیتها با اتصال ژئوتکستایل به یک یا هر دو طرف یک لایه ژئونت ساخته میشوند. ژئونتها محصولات مصنوعی هستند که از رویهمگذاری شبکهای از نوارهای پلیمری که با زاویهای دقیق نسبت به یکدیگر قرار داده میشوند، تولید میشوند. ژئونتها میتوانند دوصفحهای (دارای دو لایه نوارهای قرار گرفته روی هم) یا سهصفحهای (دارای سه لایه نوارهای قرار گرفته روی هم) باشند. هدایت هیدرولیکی درون صفحهای ژئونتها با استفاده از ASTM D4716 بهدست میآید.
ژئوتکستایلها نیز محصولات بافته شده یا بافته نشدهای هستند که جهت فیلتراسیون، جداسازی، زهکشی و تسلیح به کار میروند. در ژئوکمپوزیت، ژئوتکستایل نقش لایهی فیلتر را داشته و از مهاجرت ذرات ریز به درون ژئوکمپوزیت جلوگیری مینماید. در نتیجه از انسداد سیستم جمعآوری شیرابه ممانعت به عمل میآورد. از ژئوتکستایل همچنین جهت محافظت از ژئوممبرین در مقابل خسارات ناشی از اجرای زهکش شنی به صورت اجرای یک لایهی آن بر روی ژئوممبرین استفاده میشود.
زهکشهای ژئوکمپوزیت مستقیما بر روی لاینر کف (بر روی ژئوممبرین) قرار گرفته و به خوبی شیرابه را به سمت سیستم خروج شیرابه زهکشی مینمایند. ضمن اینکه اجرای این سیستم بر روی شیب لندفیل در مقایسه با زهکش طبیعی بسیار سادهتر میباشد و امکان آسیب رسانی به ژئوممبرین نیز وجود ندارد. همچنین، در لندفیلهای با لاینر دوگانه، کاربرد ژئوکمپوزیت به عنوان سیستم جمعآوری ثانویه شیرابه بسیار متداول است.
2-3 پوشش نهایی
پس از رسیدن لندفیل به ظرفیت نهایی طراحی، با اجرای پوشش نهایی، لندفیل کاملا محصور گشته و از نفوذ آب ناشی از بارش به درون لندفیل جلوگیری میشود. در شکل 10، چیدمان لایهها در پوشش نهایی مشاهده میشود.
همانطور که مشاهده میشود، در لایهی نفوذناپذیر، از ترکیب GCL و GM و سپس یک لایه ژئوتکستایل جهت محافظت از GM میتوان استفاده نمود. بعلاوه، به جای لایه زهکش 30 سانتیمتری نیز میتوان از ژئونت استفاده کرد. لایهی خاک بالای زهکش به عنوان بستری جهت ریشهی گیاهان و نیز پوششی جهت محافظت از لایهی نفوذناپذیر استفاده میشود.
3- نتیجه گیری
امروزه با پیشرفت تکنولوژی و سختگیرانهتر شدن روزافزون آییننامههای طراحی، طراحی و اجرای لندفیل به یک فرایند دقیق تبدیل شده است. در این میان، نقش مصالح ژئوسینتتیک در بهبود عملکرد و اجرای لندفیل و سایر کاربردهای مهندسی انکارناپذیر است. گسترش روزافزون استفاده از این مصالح در دنیا و ایران به دلیل ویژگیهای مکانیکی بسیار خوب، دوام و پایایی و هزینه نهایی کمتر شاهدی بر این مدعاست.
لحاف بتنی
قالب پارچه ای بسیار قوی از جنس مواد پلی مری که برای اجرای عملیات بتن ریزی درجا با بتن دانه بندی ریز ( دوغاب سازه ای ) مورد استفاده قرار میگیرد. پارچه ای دولایه که بوسیله یکسری رشته نخهای قوی فاصله بین دولایه را کنترل می نمایند وآماده تزریق گروت می باشد. فاصله بین دولایه ارتفاع سازه بتنی را مشخص می نماید، امکان تولید این سازه از ارتفاع 50 میلی متر تا ارتفاع 600 میلی متر میسر می باشد. نتیجه کار عملکرد عالی در عملیات سنگ ریزی دامنه سدهای خاکی (ریپ رپ) ، بتن ریزی درجا و یا محافظت از فرسایش بتن پیش ساخته است در عین حال این سیستم با وجود بهره وری بالا هزینه های اجرای عملیات بتن ریزی را کاهش می دهد